سال پیش دانشگاهی ز دست کنکور مینالیدم -از سختی درس ها به سر می کوبیدم
من که درس پایه سال قبل نخوانده بودم-با خود فکر کردم امسال پشت کنکورم
اما کم کم افتادم روی غلطک-درس ها واسم آسون شد مثل ترکوندن یه بادکنک
توی آزمونا رتبه بالا-دبیرای کلاس کنکور ازم تعریف میکردن حالا
دبیر زیستم میگفت تو میتونی -دبیر شیمیم میگفت اگه دندون پزشکی نیاری از پنجره پرت به بیرونی
خلاصه کلی امیدوار بودم...-به فکر پزشکی و دارو و دندان بودم
حالا اگه تهران نشد کرمانشاه -فقط دندون باشه تو بگو ناکجا
یه هفته قبل از کنکور توی تلویزیون- مسئول سازمان سنجش گفت ای داوطلیون...
از کنکور امسال نترسید - سؤالا در حد پارساله نلرزید
خلاصه رفتیم سر کنکور با زیارت عاشورا -یه ساک پر از خوراکی و آب و از این چیزا
دفترچه رو که دادن شروع کردم با بسم الله -دیدم قرابتای ادبیات چه سخته ماشالله -دینی و عربی و زبان هم میشد یه کاریش کرد حالا
بعد از عمومی نوبت به اختصاصی رسید - منم قسمت زمین شناسی رو گذاشتم سپید سپید
زیست و زدم یه ایول به خودم گفتم - فیزیک و زدم یه نفس راحت کشیدم
بعدش رفتم سراغ ریاضی -دیدم سؤال اولش رو گفتم بیخیال برو بعدی..بعدی...بعدی..
بچه ها از همه سؤالاسیزده تاش رو بیشتر بلد نبودم والا - حالا بماند که چنتاش رو غلط زدم جانا
رفتم سراغ شیمی با یه حال پیچ در پیچ - گفتم ای خانه ات آباد اینم شد هیچ
بعد از کنکور دیگه هیچی حالیم نشد....(بیهوش)
هرکسی که زنگ میزد فقط میدادم یک جواب - من ریاضی و شیمی رو کردم خراب
خلاصه گذشت تا روز رتبه - رتبه ام رو که گرفتم گفتم دیدی دندون پرید بچه
باید یه سال دیگه بشینی - خدا کنه دیگه اون روزا رو نبینی
ولی بابام گفت بی خود کردی بچه - فردا میری برای انتخاب رشته ...
زمان انتخاب رشته تا اومدن نتیجه - یه جورایی همه چی برات میپیچه...(برزخی بود واسه خودش..)
وقتی نتیجه اومد و همه چی شد بر سرم هوار - اشکم میریخت مثل ابر بهار
علوم آزمایشگاهیییییی؟؟؟ به کی میخوای بگی چه روزای تباهی
خبر زود پخش شد با یه شلیک - همه زنگ میزدن برای تبریک
ندا جون قبولیت باشه مبارک - منم با خودم میگفتم تبریک چی؟دارم میسوزم مث یه شاپرک
رسید روز دانشگاه - اون روزا ناراحت میشدم گاه و بیگاه
میگفتم جای من که اینجا نیست - توی این دانشکده و کلاسا نیست
اما یه مدت که گذشت دیدم بابا،همه بچه زرنگن - جای اینام اینجا نیست ولی دارن میخندن
بعدش دیدم بچه های کلاس از هر نظر عالین - درس و اخلاق ،نظم و رفتار مثل گل قالین
همه مهربون و با صفا - همه شوخ و یکرنگ و بی ریا
همه ی اینا بچه های ما - با صدق و صفا،بی کبر و ریا
دوست داشتنی و خوب و خوش زبون - درس خون ومؤدب ،پاک و مهربون
باعث شدن که این دانشکده - بشه یه بهشت یا که دوستکده
.
.
من قبل از کنکور به شدت دندون میخواستم وقتی هم که علوم قبول شدم خودم به قدری ناراضی بودم که تصمیم گرفتم
انصراف بدم و دوباره بخونم واسه کنکور...ولی الان....
که ترم 2 ام کاملا نظرم عوض شده و سعی میکنم دید خانواده و فامیل و جامعه و ....و .. و .. رو نسبت به رشتمون تغییر بدم.
الان دیگه با افتخار میگم که من دانشجوی رشته ی علوم آزمایشگاهی امممممممم...
کسایی که دنبال یه رشته آینده دار تو زیرگروه پزشکی میگردین من این رشته رو بهتون پیشنهاد میکنم